استاد اخوین در سال 1389 بهعنوان چهره ماندگار در رشته خوشنویسی معرفی شد. خط او نه تنها در ایران بلکه در خارج از این مرز و بوم هم از شهرت بسیاری برخوردار است. با او درباره خوشنویسی امروز ایران صحبت کردهایم.
- خوشنویسی امروز ایران با چه مشکلاتی مواجه است؟
البته این سؤال خیلی کلی است و پاسخ آن نیز میتواند خیلی مفصل باشد ولی از آنجاییکه هنر خوشنویسی مانند دیگر هنرهای سنتی و ملی ما دارای مولفهها و ابعاد مختلفی است، بهتر است ابتدا مشکلات را تفکیک و براساس اهمیت و تاثیراتش مورد بحث و بررسی قرار دهیم. بهنظر من یک بخش از مشکلات هنر خوشنویسی که خیلی مهم و قابل اعتنا هم هست، مشکلات آموزشی و تعلیم و تربیتی است که تحت عنوان نظام آموزشی یا ارزیابی روشها و شیوههای تدریس و تعلیم، چه در آموزشگاههای آزاد و چه در مدارس و مراکز آموزش عالی قابل طرح و پیگیری است. بخش دیگری از مشکلات به سیاستگذاریهای دولت و وزارت ارشاد و فعالیتهای نهادهای مرتبط و متولی خوشنویسی مانند انجمن خوشنویسان و اختلافات مزمن آن بازمیگردد. نکته دیگر معیشت و امرار معاش خوشنویسان و بهاصطلاح خطاطانی است که بهصورت حرفهای به این هنر میپردازند.
- یعنی انجمن خوشنویسان که با هدف حل مشکلات خوشنویسی تشکیل شد، به گفته شما حالا یکی از مشکلات شده است؟
ببینید، از سال 1358، یعنی در دوره جدید فعالیتهای انجمن بعد از انقلاب که به واسطه ویژگیهای این هنر از سویی و شرایط خاص آن زمان که محدودیتهایی برای بعضی هنرها وجود داشت، انجمن خوشنویسان با اقبال خوبی از سوی هنرجویان مواجه شد و در آن زمان بود که گروهی از استادان را به انجمن کشانید؛ یک گروه ششنفره از جمله من، به شورایعالی انجمن که بهتازگی تشکیل شده بود رفتیم و از همان سال من علاوه بر شرکت در شورایعالی انجمن، تعلیم خط را هم در انجمن شروع کردم. متأسفانه از همان زمان برخیها با نقش و حضور استادان در این شورا به علل مختلف مخالف بودند؛ لذا بذر اختلاف از همان زمان و با عملکرد نادرست کادر اداری انجمن خوشنویسان با هدایت یکی دو نفر دیگر از استادان پاشیده شد و ریشه دوانید و از آنجا که هر دو سال در مجمع عمومی انتخابات برگزار میشد، به فاصله چند دوره، بیشتر استادان پیشکسوت نیز از این شورا حذف شدند. گفتنی است که استاد خروش در سال 1365 انجمن را ترک کرد. در انتخابات مجمع عمومی سال 1370 که در شهر بروجرد تشکیل شد، بهجز من تمامی استادان پیشکسوت حذف شدند که من هم بعد از بازگشت به تهران استعفا کردم و این بود که با کمرنگشدن حضور این استادان و به تبع آنها با واکنشی که شاگردان هر یک از این استادان نشان دادند بهتدریج اختلافات بیشتر و بیشتر و روز به روز شکاف بین این هنرمندان عمیقتر شد ولی با وجود مشکلات، انجمن راه خود را طی میکند و در آموزش هنرجویان مستعد تلاش خود را ادامه میدهد و اختلافات را مانع رشد خود نمیداند.
- قبول دارید که این اختلافات و تنگنظریها باعث شده تا هنر خوشنویسی در دایره بستهای دور بزند؟
من باز هم تاکید میکنم که هنر خوشنویسی از هنرهای سنتی ماست. اوج زیبایی آن هم به دوره میرعماد بازمیگردد که خط او در قله هنر خوشنویسی قرار داشته و هنوز بعد از گذشت بیش از 400سال در کمال ظرافت و استحکام برای بینندگان چشمنواز است. در این دوره نیز بعد از انقلاب خوشنویسی رشد زیادی داشته و تعداد بسیاری از جوانان به درجه استادی نائل شدهاند. اما اگر منظور از دایره بسته فقر شیوهها و برداشتهای هنری از این هنر شریف است، بله این موضوع به همان ریشه اختلافات و تنگنظریهای گروه خاصی که اشاره شد بازمیگردد؛ در واقع سیاست و ارادهای برای گسترش شیوهها و آمادهسازی بستر فعالیت برای همه استعدادها و علایق وجود ندارد؛ درصورتی که اگر آنها سعهصدری میداشتند و رقابت سالم برقرار میبود، بهطور قطع همه استادان شیوههای مختلف، با عشق و علاقه در کنار هم هر یک شیوه خاص خودشان را تعلیم و رواج میدادند و جریان غالب در اختیار یک شیوه و یک خط قرار نمیگرفت تا چنین برداشتی شود که خط و خوشنویسی در دایره بسته است.
- به سیاستگذاری وزارت ارشاد اشاره داشتید، فکر میکنید با حمایت متولیان فرهنگی کسالت و خمودگی فعلی خوشنویسی حل خواهد شد؟
من عنوان کسالت در خوشنویسی را قبول ندارم چون خوشنویسی کسالت را از بین میبرد. مهمتر از این، در افراد یک نوع آرامش درونی ایجاد میکند. متولیان فرهنگی باید به فکر تقویت هنرهایی مانند خوشنویسی باشند که به مردم آرامش میدهد. هر هنری هم همین است، باید انسان با مشاهده آن به یک آرامش درونی برسد. من مثالی میزنم، آیا اینهمه بودجههای کلان کشور که در اختیار تولید فیلم و سریال قرار گرفتهاند، توانستهاند به آرامش روحی و روانی جامعه کمک کنند؟ آیا سمت و سوی این فیلمها توانسته در درازمدت الگوهای اخلاقی و تربیتی را در جامعه ما نهادینه کند؟
- یعنی خوشنویسی میتواند؟
واقعیت این است که خوشنویسی از چند بعد و از چند منظر دارای تاثیرات شگرفی است؛ یک بعد آن مربوط به بیننده یا مخاطب است و یک بعد دیگرش برای هنرمند خوشنویس. برای بیننده ایرانی یا حتی فرد غیرایرانی که با کلام و زبان فارسی بیگانه است. خوشنویسی از جنبه هنر و زیباییشناسی بسیار تاثیرگذار و جذاب است. برای درک بهتر این تاثیرات میتوانید به بحث عام تاثیرات زیبایی برروح و روان بشر که قرنهاست دربارهاش صحبت میشود مراجعه کنید؛ همینطور خوشنویسی نیز با توجه به پیچیدگی و زیبایی حساب شده که در آن مستتر است و به نوعی هندسه روحانی که در آن میبینیم میتواند با همه مردم دنیا ارتباط برقرار کند، بهگونهای که این ویژگی تا این حد، در هیچیک از خطوط کشورهای غیراسلامی مشاهده نمیشود. یادم هست چند سال قبل یونسکو خوشنویسی را بهعنوان بهترین هنر معرفی کرد.
- هنرمند چگونه میتواند به این آرامش درونی در اثرش برسد؟
اولین مرحلهاش این است که فردی که بهعنوان هنرمند، خط مینویسد خودش یک آرامش درونی داشته باشد تا بتواند به دیگران منتقل کند. در خوشنویسی، من همیشه سعی کردهام این نکته را حتما رعایت کنم و طوری بنویسم که مخاطب بتواند با دیدن و خواندن آن به یک آرامش درونی برسد. خوشنویس اگر تند بنویسد، بیننده هم تند از کنار اثر رد میشود ولی اگر با صبر و حوصله و عشق، خط را بنویسد و توجه کامل به تابلویی که خلق میکند داشته باشد تاثیرش بیشتر خواهد بود. من به این مسئله ایمان دارم که اگر هنرجویی رنج و مرارت چندینساله را تحمل کند و اگر توفیق رفیق راهش شود و بتواند خود را به مرحله هنرمندی برساند، یا بهعبارتی بهعنوان خوشنویسی خلاق به مرحله ارائه آثار زیبا برسد، او در حقیقت مصداق انسان خوشبختی است که به آرامش درون و طمأنینه دست یافته است.